یکی از حوزه هایی که در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است موضوع بررسی وضعیت میزان گرایش دختران به فرار از منزل می باشد و تحقیقات انجام شده در کشور ما نیز نوعا به بررسی علل یا دلایل فرار از منزل با جمعیت تحقیق دختران فراری ساکن در مراکز نگهداری از دختران فراری پرداخته اند. از این رو، مقاله حاضر مبتنی بر پژوهشی می باشد که هدف اصلی آن شناسایی و تبیین وضعیت گرایش دانش آموزان دختر به فرار از منزل است. جمعیت نمونه این پژوهش ،که به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت گرفته است تعداد 400 نفر از دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان های منطقه 18 شهر تهران، که در سال تحصیلی 88- 1387 مشغول به تحصیل بوده اند، می باشد. چهارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش نیز نظریه پیوند اجتماعی هیرشی، فشار عمومی اگنو و نظریه خودکنترلی (نظریه عمومی جرم) گاتفردسن و هیرشی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که حدود یک چهارم از دانش آموزان مورد بررسی گرایش متوسط و بالایی به فرار داشته اند، که از این میان بیشترین میزان آن متعلق به بعد رفتاری، سپس بعد عاطفی و کمترین آن متعلق به بعد شناختی گرایش به فرار بوده است.