این مقاله برگرفته از پژوهش نگارنده در زمینه مطالعه جامعه شناختی سرقت در ایران است. پیشفرض این تحقیق مبنی بر اینکه میزان وقوع سرقت در سطح استانهای ایران دارای تفاوتهای قابل ملاحظهای با یکدیگر میباشند بر طبق شواهد آماری موجود مورد تأیید قرار گرفته است. بر همین اساس، مهمترین سؤال تحقیق، عبارت است از اینکه مهمترین عوامل اجتماعی تبیین کننده نوسانات میزان سرقت کدامند؟ و سهم هر عامل چقدر است؟ جامعه آماری تحقیق تمامی استانهای کشور بین سالهای 75-1370 میباشد که در مجموع 137 واحد تحلیل را تشکیل میدهد. روش تحقیق روش تطبیقی است که مبتنی بر دادههای ثانویه میباشد و به لحاظ نظری نیز، این تحقیق مبتنی بر جوانبی از نظریه بیسازمانی اجتماعی و نظریه آنومی دور کیم است. نتایج حاصل از تحلیل مسیر مدل تحلیلی تحقیق، این است که متغیرهای نظارت اجتماعی (غیر رسمی)، جمعیت و اعتیاد به ترتیب دارای بیشترین اهمیت در تبیین تغییرات میزان وقوع سرقت در ایران میباشند.