در میان نظریه های موجود در حوزۀ انحرافات اجتماعی، نظریۀ فشار عمومی رابرت اگنیو طی دو دهۀ گذشته از اعتبار قابل توجهی برخوردار بوده است. در این نظریه، علت تفاوت رفتار انحرافی ای همچون مصرف الکل به احساسات منفی؛ مانند افسردگی و خشم برمی گردد. امروزه مصرف مشروبات الکلی و سایر مواد غیرقانونی توسط دانشجویان، یکی از مهم ترین مسائل بهداشتی و روانی است که بسیاری از کشورهای جهان تا حدودی با آن درگیر هستند. تحقیق حاضر با هدف بررسی نگرش دانشجویان نسبت به مصرف الکل انجام گرفته است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بوده است. جمعیت تحقیق، متشکل از کلیۀ دانشجویان دانشگاه مازندران است. در-مجموع، 467 نفر (309 دختر و 158 پسر) از این دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق، نظریۀ فشار عمومی اگنیو بوده است. یافته ها نشان می دهد که بین دختران و پسران از لحاظ گرایش به مصرف الکل تفاوت معناداری وجود دارد. پسران نسبت به دختران گرایش بیشتری به مصرف الکل دارند؛ اما بین دختران و پسران از لحاظ احساسات منفی؛ همچون خشم و افسردگی تفاوت معناداری وجود ندارد. یافته های تحقیق، فرضیه های نظریۀ فشار را چندان تأیید نکردند و نتایج تحقیق تنها فرضیه های مبتنی بر اینکه حضور محرک منفی و خشم بر نگرش به مصرف الکل مؤثر است را تأیید کرده است.