هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش خانواده، مدرسه، و همالان در بزهکاری دانشآموزان شهر مشهد بوده است. روش تحقیق پیمایشی و ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل دانشآموزان دبیرستانی سال سوم دبیرستانهای ناحیه 5 شهر مشهد در سال تحصیلی 139۱ -139۲ بوده است که درمجموع 400 نفر از آنان با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدهاند. چهارچوب نظری تحقیق نیز مبتنیبر سه نظریه پیوند اجتماعی، یادگیری اجتماعی، و برچسبزنی است. بر اساس یافتههای پژوهش، متغیر باور در میان دانشآموزان پسر بیشترین قدرت تبیینکنندگی بزهکاری را داشته است. در صورتی که در میان دانشآموزان دختر، پیوند افتراقی بیشترین قدرت تبیینکنندگی بزهکاری را داراست. این یافتهها همچنین نشان میدهد که متغیر باور مهمترین متغیری است که به طور معناداری قادر به تبیین و پیشبینی تغییرات بعد تخریب اموال، سرقت، تخلفات منزلتی، و مصرف مواد است. در مورد بعد خشونت نیز، متغیر پیوند افتراقی نسبت به سایر متغیرها از قدرت پیشبینی بیشتری برخوردار است