فرار از خانه از جمله رفتارهای ناسازگارانهای است که از کودکان و نوجوانان سر میزند. بیشتر تحقیقات جامعهشناختی در این زمینه پیرامون مسائل خانوادگی بوده و از نقش دینداری و اعتقادات دینی که از اهمیت فراوانی برخوردار است، غفلت شده است. در پژوهش پیش رو، کوشش بر آن است تا با کمک اطلاعات تجربی بهدستآمده از تحقیق و چهارچوب نظری مبتنی بر نظریۀ پیوند اجتماعیِ هیرشی، که دارای چهار بعدِ پیوستگی دینی، التزام دینی، مشارکت دینی، و باور دینی است به تبیین تأثیر دینداری در گرایش به فرار از منزل پرداخته شود. روش پژوهش پیمایشی است و اطلاعات حاصل براساس ابزار پرسشنامۀ خوداجرا گردآوری شده است. جمعیت تحقیق مورد مطالعه همۀ دانشآموزان دبیرستانی بابلسر، در سال تحصیلی 91 - 92، بوده که تعداد کل آنها 1597 نفر است. از این تعداد، 370 نفر براساس نمونهگیری طبقهای چندمرحلهایِ تصادفیِ متناسب مطالعه شدند و دادهها با استفاده از نرمافزار Spss و Lisrel تحلیل شد. نتایج دادهها حاکی از این است که از بین ابعاد دینداری بیشترین تأثیر متعلق در باور دینی و بعد از آن مشارکت دینی بوده است و دو بعد دیگر، یعنی پیوستگی دینی و التزام دینی، معنادار نبوده است. در کل، نتایج دادهها نشان داده است که مذهب میتواند، بهمنزلۀ عامل حمایتی، تأثرپذیری جوانان را از رفتارهای انحرافی کاهش دهد