تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش دانشجویان به مصرف مشروبات الکلی صورت پذیرفته است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. جمعیت تحقیق، متشکل از کلیه دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بوده است. دادههای توصیفی تحقیق نشان میدهد: در تمامی ابعاد مختلف، متغیر وابسته میان دانشجویان دختر و پسر به لحاظ گرایش به مصرف مشروبات الکلی تفاوت معنادار وجود داشته است. به عبارتی، در تمامی ابعاد (شناختی، رفتاری و عاطفی) مردان گرایش بیشتری به مصرف مشروبات الکلی داشتهاند. دستاورد نظری این تحقیق، ارائه یک مقیاس منسجم جهت سنجش گرایش به الکل بوده است. بر اساس تحلیل دادهها، متغیرهای پیوستگی به مذهب، پیوستگی تحصیلی، خودکنترلی و برچسب رسمی دارای تأثیر معناداری بر گرایش به مصرف الکل بوده و متغیر پیوستگی به مذهب مهمترین تبیینکننده گرایش به مصرف الکل بوده است.