قلدری در مدارس موضوعی روانشناختی- اجتماعی است که از دهه ی1980توجّه محقّقان و محافل علمی را برانگیخته است. این پژوهش با هدف بررسی تبیین پذیری این آسیب بر اساس نظریّه های خودکنترلی (نظریّه ی عمومی جرم)، همنشینی افتراقی و فشار عمومی، نوشته شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، پیمایشی و مقطعی است و جمع آوری اطّلاعات از طریق پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه ی آماری این تحقیق نیز همهی دانشآموزان دبیرستانی پایه ی اوّل تا سوم در منطقه ی شهری ساری هستند. در مجموع تعداد 410 نفر افراد مورد مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد که 7/6درصد از پاسخگویان اصلاً قلدری ندارند. همچنین قلدری 65/4 درصد از افراد در حدّ کم، 22/2 درصد در حدّ متوسّط و 4/9درصد در حدّ زیاد است. علاوه بر این، قلدری دانش آموزان پسر، به طرز معناداری بیشتر از دانش آموزان دختر است. نتایج مدل رگرسیونی نیز حاکی از آن است که خودکنترلی پایین، پیوند افتراقی و فشار عمومی به ترتیب قویترین پیشبینی کننده های قلدری هستند.