محمدبنزاید، پس از آنکه در سال 2004 عنان قدرت را به دست گرفت، استراتژی سیاست خارجی اماراتمتحدهعربی را تغییر داد. بنزاید با خروج از استراتژی سنتی سیاست تدافعی، استراتژی جدیدی را در قبال ایران و منطقه خاورمیانه در پیش گرفت. در این میان، تغییر الگوهای ائتلاف در منطقه در قالب طرح «صلح ابراهیمی» به منظور اتحاد با اسرائیل، طرح ناتو عربی و تلاش برای تقویت حضور نظامی آمریکا در منطقه، امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را با تهدید مواجه کرده است. با این اوصاف، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش اساسی است که استراتژی سیاست خارجی محمدبنزاید در منطقه چه فرصتهاف تهدیدات و الزاماتی را برای سیاست خارجی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است؟ در این مقاله، از «نئورئالیسم» به عنوان رهیافت نظری بهره گرفتهشده و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و برای گردآوری دادهها از روش کتابخانهای-اسنادی استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاضر نشانگر آن است که نزدیکی فزآینده امارات متحده عربی به اسرائیل، تلاش برای ایجاد جبهه عربی همراه با مصر و عربستان سعودی، تلاش ابوظبی برای نزدیکی فزآینده به آمریکا و روی آوردن این کشور به تقابل گسترده با ایران، امنیت ملی ایران را در سطحی گسترده متأثر ساخته ضرورت بازنگری در نوع تعامل با امارات متحده عربی را در دو سطح تقابل و تنشزدایی ایجاد کرده است.