کویید-19 بهعنوان مخاطرهای بهداشتی که زیست و سلامت نوع بشر را با تهدید مواجه کرده است، در قالب مخاطرههای زیستمحیطی قابل شناسایی است. غافلگیری جهانیان در مواجهه با همهگیری و تداوم این بیماری، بیانگر غفلتی درازدامن به مخاطرههای جهانی است. غفلتی برآمده از انگارههایی که درمان را بر پیشگیری، اقتصاد را بر محیطزیست، رقابت را بر همکاری و قومیت، نژاد و ملیت را بر جهانگرایی مقدم میپندارند. انگارههای بنا شده بر بنیاد اندیشههای هابزی -دشمنی میان دولتها، در مصاف با اندیشههای کانتی -دوستی میان دولتها. علیرغم به صدا درآمدن زنگهای خطر درپی پیدایش و شیوع کرونا در چین، جهان در بیتوجهی کامل نسبت به آن قرار داشت، بهگونهای که زمین و زمان از دست رفت. منشا کرونا هرچه که بود، در اندک زمانی تمامی اقوام، نژاد و ملیتها را از ووهان تا واشنگتن درنوردید و تمامی اقتصادها و اجتماعها را مختل ساخت. نظر به اینکه پیامد قطعی و قهری این رویداد، چیزی جز سلب امنیت انسانی در مقیاس جهانی نیست، این پرسش قابل طرح است که چگونه میتوان از دل تهدید کرونا، فرصتی را برای ایجاد همگرایی منطقهای خلق نمود؟ بنا به گفته هایدگر که در شرایط فاجعه، نجات نیز رخ مینماید، فرض بر آن است که بر بنیاد تهدیدهای جهانی، میتوان به همگرایی منطقهای دستیافت. هدف این پژوهش طرحریزی مدل نوینی از همگرایی در راستای پیشگیری از مخاطرههای جهانی است. بدین منظور، با بهرهگیری از مکتب کپنهاگ، استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و جمعآوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانهای-اسنادی، به بررسی و بسط این موضوع خواهد پرداخت. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که با بهره گیری از الگوی همگرایی زیست محیطی به محوریت شبکهای از نهادهای علمی و نقش آفرینی بازیگران و نهادهی محلی، ملی و بینالمللی در راستای گسترش هم کاری های بهداشتی، دستیابی به همگرایی منطقهای، ممکن بهنظر میرسد.