یکی از مبانی اساسی دستگاه فکری عطّار و مولوی در حوزه عرفان، مفهوم حجاب عرفانی است. نگرش معرفتی عطّار و مولوی به این مقوله به گونه ای است که حُجُب راه حق هم چون؛ حجاب انانیّت و رؤیت نفس، حجاب جسم و ... را مانع سیر و سلوک الی اللّه و باعث عذاب همیشگی روح وجان انسان می دانند. در نقطه مقابل، رفع حجاب را موجب قدرت معنوی و باطنی و رسیدن به مقام قرب الهی می شمارند. از آن جایی که مقوله حجاب، یکی از مباحث عمده در عرفان اسلامی است؛ این مقاله به شیوهء تحلیلی- مقایسه ای به واکاوی و تبیین وجوه اشتراک و افتراق آن در اندیشه های عرفانی عطّار و مولوی می پردازد، و نیز سیری است در عبارات و اشارات تأمّل برانگیز این دو عارف پرده دَر، درباره فلسفه حجاب، منشأ حجاب و ... و این که انسان ها باید با خَرق حجاب های ظلمانی و حتّی نورانی، باعث کسب بصیرت و بینش باطنی شوند تا به شهود حقیقت دست یابند. برآیند مقایسه حاکی از این است که با وجود گستردگی و عمق بیشترمفهوم حجاب و مشتقّات و مترادفاتش در آثار مولوی نسبت به عطّار، هر دو دربارهء جلوه های گونه گون و فریبنده اش اتّفاق نظر دارند و سالکان طریق را از انواع حجاب های ظلمانی و نورانی؛ خصوصاَ حجاب رؤیت نفس و انانیّت برحذر می دارند