اهل حقیقت وعارفان همواره به هستتتن اهاه ن عمیق و ژرفکاوااه داشتتته ااد .مولااا جل ل الدّین مولوی مهم ترین راه وصول به حقیقت هر چیز را گذر از تف سیرهای معمول و متعارف و تأویل آاها من شتتمارد . وی علیرغم وفاداری به ظاهر الفاظ به ایکن من دااد که ورای کلمات و عبار ات متون مقدّسن چون قرآن کریم و احادیث ابوی، مفاهیمن اهفته است که رهیافت بدااها من توااد اهاد ااآرام و غوغای درون او و هر جوینده ی حقیقت را آرام کند .بنابراین در مثنوی به مناستتبت ها ی مختلف من کوشتتد تا با تأویلت ظریف و دقیق، اقاب از چهره ی این عبارات و همه ی مفاهیم و م قولات بردارد.این پژوهش به شتتیوه ی توصتتیفن-تحلیلن و با استتتفاده از منابک کتابخااه ای از این منظر به مثنوی اهریسته و به این اتیجه رسیده است که در جهاابینن مولااا، حقایق مجال ظهور در واقعیّات را امن یابند و بایدجهان حقیقن را در ورای جهان واقعن جست.