1403/02/14
اباصلت حسین زاده کلاگر

اباصلت حسین زاده کلاگر

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم پایه
نشانی:
تلفن: 01135302452

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی ایجاد جهش در جایگاه ترئونین 137و تاثیر آن بر روی خصوصیات سوپراکسید دیسموتاز انسانی با استفاده از جهش زایی هدفمند
نوع پژوهش
مقاله ارائه شده
کلیدواژه‌ها
سوپر اکسید دیسموتاز انسانی، ،Quick change-PCRسنجش فعالیت آنزیم، ،fALSجهش T137R
سال 1400
پژوهشگران الهه مودت ، باقر سیدعلیپور ، سامان حسینخانی ، اباصلت حسین زاده کلاگر

چکیده

سوپراکسید دیسموتاز یک دفاع اولیه برای حذف کاتالتیکی آنیون های سوپراکسید عمل می کند. سه نوع آنزیم سوپراکسیددیسموتاز شناخته شده است که SOD1سیتوزولی، حاوی مس و روی است. انواع SOD2و SOD3به ترتیب در میتوکندری و فضای خارج سلولی قرار دارند(.)16 جهش در آنزیم SODبا بیماری های مختلفی همراه است که مهم ترین آن، اسکلروز جانبی آمیوتروفیک خانوادگی ) (fALSاست . fALSیک بیماری عصبی حرکتی کشنده است که اغلب در اثر جهش در ژن کد کننده آنزیم SODسیتوزولی به وجود می آید. هدف از این مطالعه بررسی پایداری و ساختاری آنزیم با تغییر اسیدآمینه آب دوست (ترئونین) به اسیدآمینه باردار(آرژنین) در موقعیت 137می باشد. در این تحقیق از پلاسمید pET28aحاوی ژن کد کننده سوپر اکسیددیسموتاز و باکتری E.coliسویه ) BL21 (DE3استفاده شد. جهش زایی به روش Quick-changeانجام شد. انتقال پلاسمید به باکتری ، با استفاده از روش شیمیایی (کلسیم کلراید سرد) انجام شد. جهت اطمینان از انتقال پلاسمیدها، باکتری ها روی محیط حاوی آنتی بیوتیک مناسب (کانامایسین) کشت داده شدند. برای اطمینان بیش تر، استخراج پلاسمیدها در حجم کم با استفاده از کیت استخراج پلاسمید صورت گرفت. پس از حصول اطمینان از کیفیت استخراج پلاسمید از طریق بررسی برروی ژل آگارز ،%1نمونه ها جهت تعیین ترادف ارسال شدند. توالی بدست آمده، ردیف نوکلئوتیدی و پروتئینی نمونه های وحشی و جهش یافته باهم مقایسه شدند و جهش تایید گردید. سنجش فعالیت آنزیم با غلظت های مختلف پیروگالل صورت گرفت. بطوری که، بیشترین فعالیت ویژه برای آنزیم طبیعی ) 6281(U/mgو برای آنزیم جهش یافته ) 6352(U/mgدر غلظت 0.1میلی مولار به دست آمده است. نتایج ما نشان داد تغییر اسیدآمینه ترئونین به اسید امینه آرژنین در جایگاه 137سوپراکسید دیسموتاز ( ، )T137Rباعث ایجاد تاخوردگی نامطلوب شده و به عنوان جایگاه مهمی درارتباط با شکل ارثی اسکلروز جانبی آمیوتروفیک می باشد.