یکی از دغدغه های حکیمان الهی، شناخت حقیقت نفس و اسرار آن بوده است. از ویژگی های نفس، تجرد آن می باشد؛ زیرا اگر این ویژگی به اثبات نرسد، برخی موضوعات مانند معاد با تردیدهایی مواجه خواهد شد. برخی از حکیمان معیارهایی متفاوت در تعریف تجرد ارائه نمودند. اکنون سؤالی به ذهن خطور می کند که کدام یک از تعریف های موجود جامع افراد و مانع اغیار می باشد؟ این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی نگارش گردیده نخست به تعریف مورد نظر از نفس و تجرد آن پرداخته و در ادامه، نقدهایی پیرامون تعریف ارائه می شود. با توجه به نقدهایی مانند عدم جامعیت در افراد، عدم مانعیت در اغیار و پیشرفت های علوم تجربی و شمول تعریف بر مادیاتی که غیر قابل درک با حواس ظاهری هستند، چنین نتیجه گرفته می شود که تعریف های ارائه شده دارای ابهاماتی بوده و در ادامه، پیشنهادی ذکر می شود.