یکی از مقدمات رشد فلسفه در اسلام، آموزه های اشراقی شیخ شهاب الدین سهروردی است. وی توانست با استفاده از منابع گوناگونی مانند یونان باستان، عرفان اسلامی، فلسفه مشاء، قرآن کریم و روایات به ایده های متفاوتی نسبت به گذشته دست یابد. در این میان، منبع حکمت خسروانی را نیز می توان افزود که از اهمیت برخوردار می باشد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای در پی شناخت سبک استفاده از حکمت خسروانی در مکتب اشراقی سهروردی می باشد. یافته های این نوشتار عبارتند از وفاداری سهروردی به آموزه های اسلامی و البته توجه به اصطلاحات ایران باستان برای شکل گیری بهتر مکتب فلسفی اش در حیطه اسلامی که در این فرایند به رویکرد درک عمیق، انطباق و تفکیک استفاده می کند. در این انطباق تلاش نمود از اصطلاحاتی نظیر نور و هورخش و نیز از شخصیت هایی مانند کیومرث و کیخسرو استفاده نماید.