یکی از بحث های مهم درباره اخلاق در علوم و فنّاوری، توجه به ریشه های شکل گیری آن است. توجه جدی به رشد اخلاق باید پیش از تولد مورد توجه والدین باشد و این شروع، در دوره های مختلف به طور جدی تری ادامه یابد تا بتوان به انسان هایی دانشمند و با اخلاق دست یافت. مسئله مهمی که در این بحث باید مورد توجه قرار بگیرد، محوریت دین اسلام در رشد اخلاقی است که در آثار اندیشمندان مسلمان از جمله ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا بزرگترین فیلسوف مشایی و پزشک نامدار ایران و جهان اسلام (370-428ق) و ابوحامد محمد بن محمد الغزالی الشافعی، ملقب به امام محمد غزالی (450-505ق) مورد توجه می باشد. پژوهش پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر آثار این دو اندیشمند مسلمان به بررسی مسئله طرح شده می پردازد. یکی از نکاتی که در آثار ابوعلی سینا و غزّالی این به طور جدی مورد توجه قرار دارد، توجه متولیان تربیتی به ریشه های رشد اخلاقی است که باید از اوان زندگی به زوایای آن پرداخته شود تا اخلاق به طور ریشه ای از انسان شکل گرفته و در حوادث زندگی جدا نگردد. نکته مهم دیگر اینکه هر دو اندیشمند، به محوریت رشد اخلاقی توجه جدی داشته و به آموزه های اسلامی به عنوان تنها محور تربیت درست معتقد هستند. یکی از منابع مهم در این آموزه ها، قرآن کریم است که باید به نکات اخلاقی آن برای آموزش دقت داشت. بنا بر این، نباید تصور شود که پیروی ابن سینا از مکتب ارسطو که به یونان باستان مربوط می باشود و مطالعات گوناگون علمی غزّالی موجب فاصله گرفتن وی از اصول اسلامی است. نکته دیگر این است که باید در این محوریت دادن به آموزه های دینی در فرایند رشد اخلاقی، به زوایای دیگری نظیر تفاوت های فردی، استفاده منطقی از تشویق و تنبیه و دوری از آسیب های موجود در جامعه توجه کافی صورت بگیرد. در این صورت است که انسان رشد یافته اخلاقی می تواند به اصلاح نفس و سعادت و کمال مورد نظر دین اسلام دست یافته و از مسیر انحرافی نجات یابد.