یکی از مسائل مهمی که اندیشمندان ادیان مختلف را به خود مشغول ساخته، چگونگی نگرش به منابع دینی است. به این صورت که آیا جایگاهی برای اندیشه و خرد ورزی در کنار شریعت وجود دارد و یا اینکه باید به همان مباحث عقلی داخل دین اکتفا کرد. این موضوع، باعث اختلافات فرق و مذاهب مختلف گردیده است. در دین اسلام برخی به نام نص گرایی و یا اخباری گری به تمسک نصوص دینی صرف پرداخته و راه تفریط در عقل را پیش گرفتند و برخی به نام عقل گرایی راه افراط در آن را به کار بستند که هر یک از آنها با اشکالات اساسی مواجه هستند. ابن رشد یکی از اندیشمندان مسلمان است که در حوزه اندلس در قرون وسطی به عنوان شارح کتاب های ارسطو، به پرورش تعامل عقل و دین پرداخته و الگویی برای مغری زمین گردید. این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی به آثار ابن رشد را مورد واکاوی قرار می دهد، به این نتیجه خواهد رسید که ابن رشد به عنوان فیلسوفی که در اندلس اسلامی در قرون وسطی زندگی می کرد با اشاره به نصوص دینی اسلام، به ضرورت خردورزی در متون دینی اسلام توجه داشته و تلاش می نمود میان عقل و نقل البته با اسلوبی مناسب که در فنون مرتبط بحث شده تعامل ایجاد کند.