یکی از مشکلات انسان مدرن، «ازخودبیگانگی» است. این بیماری شناختی، شامل تمامی دردهای فردی و اجتماعی انسان می شود. راهکارهای اندیشمندان غربی، تکیه بر ابزار حس و تجربه دارد و بر اثر ضعف موجود در منابع شناختی، کارساز واقع نشده است. ابن عربی تنها راه رهایی را درک معرفت شهودی و ورود به مسیر سلوک عرفانی می داند. از نظر او استفاده از عقل و حس به جای شهود، انسان را به مادیات و محسوسات محدود می نماید و از توجه به ملکوت غافل ساخته و از اصل سلوک جلوگیری میکند که نتیجه ی آن بیگانگی انسان از خودِ حقیقی خویشتن است. چنین انسانی در عرفان ابن عربی، انسان الحیوان نامیده می شود. در این مسیر باید به زدودن حجاب های ظلمانی پرداخت و تلاش نمود با ریاضت ها و عبادهای خالصانه، تاریکی های دل را به روشنایی تبدیل کرد. لذا در این مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی نگارش شده تلاش گردید سیری معرفتی از «انسان الحیوان» به «انسان کامل» که همان خروج از ازخودبیگانگی است ترسیم شود.