صلح یکی از آرمان های مهم بشری در طول تاریخ به شمار می رود و پدیدۀ جنگ همواره برای انسان ها ناخوشایند بوده است. اما گروهی نیز بر جنگ و خشونت برای رسیدن به اهدافشان تأکید دارند و خشونت را مایۀ برقراری نظم و عدالت در جامعه می پندارند. یکی از مسائل مهم و حیاتی است که در عرفان ابن عربی اگرچه به صورت مستقیم اشارۀ به آن نشده اما بر اساس مبانی ای که ایشان مطرح می کند می توان به ضرورت و کاربرد آن در زندگی بشر پی برد موضوع صلح و دوستی است. در این پژوهش مبانی صلح از دیدگاه ابن عربی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و روشی که در این نوشتار به کار رفته است روش توصیفی- تحلیلی می باشد. با توجه به مبانی مطرح شده از ابن عربی در باب مبانی خداشناسی صلح در مکتب ابن عربی می توان به توحید، رحمت الهی، حب الهی و عدل الهی اشاره نمود که با استفاده از این مبانی وصول به صلح جهانی و پایدار میسر خواهد شد. در ادامۀ نوشتار مبانی ای که ابن عربی در باب هستی شناسی مطرح می کند بیان شده است از جمله وحدت وجود، نظام احسن الهی، گستردگی صلح و دوستی و هستی هدفمند می باشد. که توجه و تأمل در آن و کاربرد آن در هستی منجر به ریشه کن شدن عداوت و جنگ های خانمان سوز خواهد شد. نگارنده در فصل سوم به موضوعات اساسی همچون فطرت انسان، کرامت ذاتی انسان، اصل برادری و اخوت، وحدت ادیان، قوه عقل، عشق، کمال انسان، اعتقاد به معاد و اعتقاد به منجی موعود که از مبانی انسان شناسی ابن عربی نشأت گرفته پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که با بهره گیری از این مبانی می توان چگونگی برقراری صلح و عدالت و انحطاط جنگ و عداوت را استنتاج نمود. همچنین می توان با استفاده از اندیشه های بنیادین عارفان و فیلسوفان به جامعه ای عدالت محور دست یافت تا زمینه ای برای ظهور منجی بشریت فایق آید.