1403/02/16
رحمت عباس نژاد سرستی

رحمت عباس نژاد سرستی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده هنر و معماری
نشانی:
تلفن: 01135302739

مشخصات پژوهش

عنوان
مطالعۀ تطبیقی روند پیچیدگی‌های اجتماعی-اقتصادی فلات مرکزی و جنوب‌غرب ایران در نیمۀ دوم هزارۀ پنجم پیش از میلاد
نوع پژوهش
مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها
شاخص‌های پیچیدگی، فلات مرکزی، جنوب‌غرب ایران، سفال، مدارک فن مدیریت.
سال 1402
مجله مطالعات باستان شناسی پارسه
شناسه DOI
پژوهشگران زهرا زیوری مادام ، رحمت عباس نژاد سرستی ، سید جواد حسین زاده ساداتی

چکیده

موضوع و هدف مقاله حاضر، مقایسه روند پیچیده‌‌شدن جوامع پیش از تاریخ در فلات مرکزی و جنوب غربی ایران در نیمه‌ی دوم هزاره پنجم پ.م و ارزیابی شاخصه‌های پیچیدگی و همچنین، تحلیل چرایی و چگونگی وقوع آنها است. منطقه‌های یادشده، دو نقطه محوری برای آغاز تحولات اجتماعی و اقتصادی در این دوره بودند که در هزاره چهارم پ.م، نقش مهمی در مبادلات تجاری و برهم‌کنش‌های فرهنگی بین شرق و غرب فلات ایران ایفا کردند. متغیرهای فناوری و صنعتی، اصلی‌ترین شاخص‌های پیچیدگی در فلات مرکزی بودند؛ مؤلفه‌های کشاورزی و دامداری در مرتبه فرعی قرار داشتند. روند پیچیده‌‌شدن جوامع جنوب غربی ایران، در اصل بر بنیاد کشاورزی، دامپروری و منابع آبی تکیه داشت و متغیر‌های فناوری، صنعتی و واردات مواد اولیه نیز حائز اهمیت بودند. چگونگی پدیدارشدن فن مدیریت و تولید سفال‌ها در محوطه‌های شاخص کاوش‌شده در گستره‌ای از فلات مرکزی تا بخشی از دشت‌های شرقی زاگرس مرکزی و جنوبی و نیز جنوب غرب ایران را به منظور شناخت سطح پیچیدگی‌ها، ارزیابی و مطالعه تطبیقی کردیم. داده‌های موجود از جمله شباهت سفال نخودی منقوش لایه‌هایV-II قره‌تپه قمرود با محوطه‌های مناطق فارس (مرحله اول باکون A) و جنوب غرب ایران (شوشان متأخر I 4700-4400 پ.م) موجب تقویت نظریه وجود ارتباطات فرهنگی بین فلات مرکزی و جنوب غرب ایران شده است. تحلیل ساختاری برهم‌کنش‌ها بین دو منطقه با رویکرد بوم‌شناسی فرهنگی و بر مبنای پنج الگوواره شامل همسان‌سازی، تخصصی‌کردن، همزمان‌سازی و خودسازماندهی، تراکم مؤلفه‌های اقتصاد جغرافیایی و تمرکز قدرت نشان داده است که برخی جوامع از نیمه دوم هزاره پنجم پ.م براساس این اصول پنجگانه، موجب تقویت همدیگر شده، جوامع پیچیده را بوجود آوردند. بر پایه الگوواره‌های یادشده، نتایجی در چارچوب شاخصه‌های اقتصادی-جامعه‌شناختی نظیر ایجاد سامانه‌های تولید و توزیع، خانواده‌های کارآمد، هرم‌های قدرت و ابرنخبگان، ازبین‌رفتن هم‌رایی عمومی و نخبگان در حال گسترش حاصل گردیده است. مدارک و داده‌های پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه‌ای، گردآوری‌ شده که با استفاده از برخی روش‌های توضیح تغییرات فرهنگی و نظریه‌های پیچیدگی اجتماعی-اقتصادی مورد تحلیل قرار گرفته‌اند.