1403/02/30

غریب رضا غلامحسین‌زاده

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکدۀ ادبیّات و زبان‌های خارجی
نشانی:
تلفن: 01135302675

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی غزلیات حافظ از دیدگاه نظریه زیبایی شناسانه نیچه
نوع پژوهش
مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها
نیچه، دیونوسوس، آپولون، حافظ، عشق، نظریه زیبا شناسانه
سال 1387
مجله پژوهش های ادبی
شناسه DOI
پژوهشگران علی اکبر باقری خلیلی ، غریب رضا غلامحسین‌زاده

چکیده

در فلسفه پدیدا رشناسی، کل عالم، فرایندی هستی شناسانه دارد و انسان دارای آگاهی استعلایی است و غایت آن نموداری پدیده ها نسبت به هم و شناخت حسی و عینی از یکدیگر است. نیچه در بررسی دوران اساطیری و تاریخ کهن بشری معتقد است که انسان یونان باستان، نوعی شناخت هستی شناسانه داشته و طبیعت و فرایند آن را چنانکه بوده، می شناخته و زندگی وی با آن هماهنگ بوده و به واسطه آن معنا پیدا می کرده است. او زندگی را تراژدی می داند و با خلق خدایان، اله هها و رب النوع ها و انتساب حوادث هولناک به آنها و یاری جستن از آنها، زندگی را تحمل پذیر ساخت و در این زمینه از تلفیق دو عنصر بهره جست: یکی، عنصر دیونوسوسی که به دیونوسوس، خدای بی نظمی و آشفتگی، رقص و شادی و شراب و مستی منسوب بوده و دیگری، عنصر آپولونی که به آپولون، خدای نظم و آرامش، عقل و فرهنگ، شعر و موسیقی و زیبایی منسوب بوده است. بنابر این، نیچه هنر تراژدی را به عنوان اولین آفرینش هنری یونانیان باستان، زاده دو عنصرتقابلی دیونوسوسی و آپولونی می داند و فلسفه هنر و زیبایی شناسی خود را بر آن دو بنا می نهد. در این مقاله، غزلیات حافظ براساس این نظریه بررسی، و خوانشی نیچه ای، اما متناسب با مقتضیات هنری، فرهنگی، دینی و آیینی ایرانیان ارائه می شود. عنصر دیونوسوسی در بیت هایی از غزلیات حافظ، که رابطه انسان با دنیا، آشوب زمانه، بی اعتباری و ناامنی کار و بار جهان را تشریح می کند، حضور دارد و عنصر آپولونی در بیت هایی که به تبیین رابطه انسان با خدا و پناه بردن به عشق و عرفان و رندی می پردازد، حافظ را به شادی فرا می خواند و اعتبار یار به عرفان. بدین ترتیب، میان آن بی نظمی(دیونوسوسی= بی اعتباری دنیا) و این نظم (آپولونی= عاشقی) اعتدال و ارتباط ایجاد می کند.