عشق، بیانگر عمیقترین نوع ارتباط بین انسانهاست و همواره میتواند صورتهای متفاوتی به خود بگیرد. بر این اساس، تمامی انسانها در رابطه عاشقانه از یک الگوی واحد عاطفی پیروی نمیکنند؛ گاه ممکن است دست به خشونت و یا مجازات دیگری بزنند. اسطورۀ رعنا در منطقۀ گیلان، پیدایش گونهای عشق و دلدادگی و سرنوشت نافرجام در نظام اربابرعیتی حاکم بر جامعه است. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیل محتوا، و با رویکرد اسطورهکاوی و بررسی روایت، درصدد توضیح عناصر تأثیرگذار بازنگری اسطوره عاشقانه رعنا است؛ همچنین هدف از این پژوهش، بررسی ابعاد گوناگون روایت اسطورهای و شرایط گفتمانی، پیرامتنی و فرامتنی آن است.برای شناخت بهتر رمزگانهای موجود در روایت، اسطورهکاوی میکوشد با تأکید بر روانکاوی و جامعهکاوی علاوه بر مطالعه متن، به مطالعۀ فرهنگ و گفتمانهای حاکم بر اثر نیز بپردازد. نتایج پژوهش بیان میکند که، روابط انسانی، بهویژه عاطفی میتواند بیانگر وضعیت تکاملی یک جامعه باشد و اگر جامعهای بخواهد هویت زیباییشناسی بومی خود را حراست نماید، راهی جز شناخت گذشتۀ خویش و توجه به اسطورههای بومی خود ندارد؛ زیرا، اسطورهها الگوهای رفتاری و کرداری افراد جامعه تلقی میشوند و در بیشتر موارد، تأثیرگذاری آنها به صورت ناخودآگاه انجام میگیرد.