مقدمه: صنعت نفت و گاز در ایران به جهت وابستگی اقتصاد کشور به درآمد حاصل از فروش نفت و گاز، از اهمیت بالایی برخوردار است. به واسطه دارا بودن قریب به 17 درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان، کشور ایران در مقام دوم صاحبان و مقام سوم تولیدکنندگان گاز طبیعی در جهان قرار گرفته است. با توجه به رویکرد دولت مبنی بر استفاده از گاز طبیعی به عنوان منبع انرژی اصلی کشور و همچنین جایگاه صادراتی این محصول، حجم پروژههای تعریف و اجرایی شده در حوزههای اکتشاف، استحصال و انتقال گاز در سال های اخیر افزایش یافته است. مسئله: با وجود اهمیت استراتژیک پروژهها در حوزه انرژی، شواهد حاصل از گزارش مراجع نظارتی و تحقیقات پیشین، ضعف عملکردی پروژههای نفت و گاز؛ از جمله پروژههای احداث خطوط انتقال گاز را نشان میدهد. از اینرو طیف گستردهای از پژوهشهای پیشین، در پاسخ به این ضعف عملکردی انجام شدهاند و سعی داشتند تا علل ریشهای این ناکارآمدیها را دریابند. در میان انبوه عوامل اثرگذار بر عملکرد منفی پروژهها، نقش بروز ادعا میان ارکان پروژه مورد توجه محققان و متخصصان واقع شده است؛ به نحوی که گروهی از پژوهشهای پیشین، شناسایی و ارزیابی علل بروز ادعا در روابط پروژهای را هدف تحقیق خود قرار دادند. مرور پژوهشهای یاد شده نشان میدهد که علل بروز ادعا، ماهیتی وابسته به زمینه دارد؛ به نحوی که پراکندگی دیدگاههای پژوهشگران در این زمینه مشهود است. از سوی دیگر، پژوهشهای اندکی در جهت شناسایی علل ادعا در بستر پروژههای نفت و گاز ایران، به طور عام و پروژههای احداث خطوط انتقال گاز به طور خاص انجام شده است. همچنین تکنیکهای ارزیابی به کار رفته در پژوهشهای مشابه، عمدتاً از دقت پایینی برخوردار بودند. لذا این پژوهش با هدف رفع شکافهای دانشی مذکور تلاش دارد تا ضمن شناسایی علل بروز ادعا در بستر پروژههای احداث خطوط انتقال گاز ایران، به ارزیابی دقیقتر آنها بپردازد. روش: این پژوهش از منظر هدف، کاربردی، از منظر روش، توصیفی-پیمایشی و از منظر ماهیت، آمیخته است. به منظور شناسایی علل ادعا، ابتدا با رویکرد فراترکیب، فهرست اولیهای از علل ادعا از ادبیات پژوهش، استخراج و طبقه-بندی شد. سپس برای متناسبسازی این فهرست با خصوصیات بستر پژوهش، دادهها طی چند مرحله به کمک ابزار پرسشنامه از خبرگان جامعه هدف گردآوری گردید. پس از پالایش فهرست نهایی علل ادعا، در گام بعد، دادهها با هدف رتبهبندی علل مذکور، به کمک ابزار پرسشنامه، گردآوری و سپس با بهرهگیری از تلفیق روش بهترین-بدترین و مجموع ساده وزنی تحلیل شدند. در نهایت، به منظور ریشهیابی و تمهید راهکارهای مناسب در جهت مقابله با ده علت برتر برآمده از مرحله ارزیابی، دادهها با استفاده از ابزار مصاحبه از خبرگان مشارکتکننده دریافت شد. یافتهها و نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش 107 علت ادعا را در ذیل 11 گروه از علل که بیانگر منشأ پیدایش آنها بودند، مشخص ساخت. عناوین این طبقات اصلی عبارت بودند از: ضعف در تعاملات میان ارکان پروژه؛ اشتباهات کارفرما/مشاور؛ تاخیرات کارفرما/مشاور؛ تغییرات کارفرما/مشاور؛ ضعف کارفرما/مشاور؛ اشتباهات پیمانکار؛ تاخیرات پیمانکار؛ ضعف پیمانکار؛ نارساییهای محیطی؛ بروز حوادث؛ و تغییرات بستر پروژه. همچنین بر پایه نتیجه مرحله ارزیابی، ده علت مهم بروز ادعا به ترتیب عبارتند از: 1) تغییر نرخ ارز در زمان واردات کالا؛ 2) مواجهه با معارضین ملکی؛ 3) تورم قیمتها؛ 4) عدم برخورداری کارفرما از منابع مالی لازم برای انجام پروژه؛ 5) تأخیر کارفرما در پرداخت کارهای انجام شده؛ 6) تحمیل زمانبندی غیرواقعی از سوی کارفرما/مشاور در قرارداد پروژه؛ 7) پیشنهاد قیمت پایین از سوی پیمانکار؛ 8) شروع فعالیت های پروژه بدون تأمین منابع مالی از سوی کارفرما؛ 9) کیفیت بد کار پیمانکاران فرعی؛ و 10) تاخیر پیمانکاران فرعی. در نهایت، در بخش آخر تحقیق، راهکارهایی در جهت مواجهه با ده علت مهم ارزیابی شده، پیشنهاد شد.