ضعف عملکرد زمانی، مسئلهای شایع در پروژههای خطوط انتقال گاز به شمار میرود که دربردارنده تبعات منفی مستقیم و غیرمستقیم فراوانی است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و ارزیابی علل تأخیر در پروژههای مذکور است. در این راستا، ابتدا بر پایه مرور ادبیات پژوهش، فهرست اولیهای از علل بروز تأخیر در پروژههای ساخت، تهیه شد و سپس بهمنظور پالایش علل برآمده از ادبیات، متناسب با خصوصیات بستر پژوهش و نیز رتبهبندی آنها، دادهها به کمک ابزار پرسشنامه، از جامعه هدف پژوهش که خبرگان دستاندرکار در پروژههای تحت مطالعه بودند، گردآوری و با استفاده از تکنیک تلفیقی تحلیل کیفی ریسک و روش بهترین-بدترین، تحلیل شدند. نتایج نشان داد که از میان 43 علت تأخیر شناسایی شده که ذیل هفت منشأ اسناد پیمان پروژه، تعاملات و ارتباطات میان ارکان پروژه، کارفرما، پیمانکار، مشاور، نیروی کار و محیط طبقهبندی شده بودند به ترتیب تأخیر کارفرما در پرداخت به پیمانکار، بیثباتی مالی بازارها، ضعف پیمانکار در مدیریت جریان نقدینگی، تأخیر در تعهدات تأمینکنندگان و بروز تأخیر در کارهای پیمانکاران جزء، مهمترین علل تأخیر در بستر پروژههای مورد مطالعه بودند. همچنین ارزیابی درون گروههای هفتگانه نیز نشان داد که در گروه علل با منشأ اسناد پیمان پروژه، علت مدت کوتاه قرارداد اولیه پروژه؛ در گروه علل با منشأ تعاملات و ارتباطات میان ارکان پروژه، علت دشواری هماهنگی میان ارکان پروژه؛ در گروه علل با منشأ کارفرما، علت تأخیر کارفرما در پرداخت مطالبات پیمانکار؛ در گروه علل با منشأ پیمانکار، ضعف پیمانکار در مدیریت جریان نقدینگی؛ در گروه علل با منشأ مشاور کارفرما، علت بوروکراسی مشاور کارفرما در فرایند تائید و تصویب مدارک مهندسی؛ در گروه علل با منشأ نیروی کار، علت فقدان یا کمبود نفرات متناسب با حجم کارهای پروژه؛ و در گروه علل با منشأ محیطی، علت بیثباتی مالی بازارها، حائز رتبه اول در میان علل همخانواده خود بودند.