در سال 1915، اینشتین برای نخستین بار نظریه نسبیت عام خود را مطرح ساخت که تا امروز مدل استاندارد گرانش باقی مانده است. یکی از جوابهای معادلات اینشتین که براساس فرض تقارن کروی و ایستا بودن فضا-زمان استوار است، متریک شوارتزشیلد است. در بررسی حل شوارتزشیلد، مشاهده شده که معادلات میدان اینشتین در واقع کرم چاله ای را توصیف می کند که دو منطقه از عالم را به هم متصل می سازند. ساختار کرمچاله توسط دو ناحیه ی به طور مجانبی تخت و یک پل که این دو ناحیه را به هم وصل می کند، توصیف می شود. در نسبیت عام کلاسیک برای اینکه کرمچاله قابل گذر باشد، باید فضا-زمان با یک ماده ی غیرمعمول یا نامتعارف توصیف شود به طوری که تانسور انرژی-تکانه ی آن شرط انرژی نورگونه را نقض می کند. بنابراین در فیزیک کرمچاله ها به دنبال این هستیم که مدلی را معرفی کنیم که در آن ساختار کرمچاله با یک ماده ی معمولی که شرایط انرژی را برآورده می کند، توصیف شود. یکی از این راه حل ها مبتنی بر نظریات گرانش اصلاح شده f(R) می باشد. این نظریات جهت توضیح فاز انبساط شتابدار اخیر عالم که توسط داده های رصدی به تایید رسیده اند ، پیشنهاد شده اند. معادلات میدان گرانشی نظریات گرانش اصلاح شده شامل تانسور انرژی-تکانه ی مؤثر هستند که شامل درجات آزادی بالاتری از جملات انحنا است . در این پژوهش فرض می کنیم که ماده ی معمولی در شرایط انرژی صدق می کند و تانسور انرژی-تکانه ی مؤثر مربوط به سیال انحنا را در نظر می گیریم و نشان می دهیم که این تانسور مسؤول نقض شرط انرژی نورگونه است.