مظفرالنواب شاعر اعتراض، هجو و نقد گزنده است، شاعرِ به شعر درآوردن اندوه های ملت های عرب. از ویژگی های اشعار نواب، تکیه بر سرزنش و تعریض های دردناک و خشم آلود است. بسامد این تعریض ها در شعر وی باعث شده، بسیاری نواب را در درجه نخست شاعر هجای سیاسی بدانند، متون شعری او که در آن زبان به هجو حاکمان عربی می گشاید، حاوی کلمات زشت و گزنده ای است که حیای عمومی از آن ها ابا دارد و اکثر مردم حتی کسانی که شدیداً شیفته نواب هستند، این عبارات را محکوم می کنند. این مقاله در صدد آن است که با تکیه بر شیوه وصفی تحلیلی، به بررسی این بدزبانی ها، به عنوان پدیده ای سبکی پربسامد در شعر سیاسی وی بپردازد، نتایج این پژوهش نشان می دهد که بدزبانی های وی در دو حوزه ترسیم تصاویر شعری ناشایست و کاربست واژگان نامناسب، متبلور می شود. نواب در نقد حاکمان عربی کلمات گزنده ای را به کار می گیرد، که منعکس کننده موضع صریح وی در قبال نظام های ستمگر، خودکامه و مزدور عرب است. حتی اگر این حاکمان مستحق چنین واژه هایی می بودند، اما ساحت شعر مقدس بوده و جایی برای این دشنام ها نیست. به عبارت دیگر، خشم انقلابی ناشی از تمایل به تغییر و مقاومت هم، ذکر این بدزبانی ها را، توجیه نمی کند.