وجود واژگان فراوان و کثرت معانی در زبان عربی، این زبان را از دیگر زبانها تمیز دادهاست. این ویژگی نشانگر گستردگی و زیبایی این زبان است. واژگان در زبان عربی از نظر دلالت به سه نوع مشترک لفظی، متضاد و مترادف تقسیم میشوند . وجود اشتراک لفظی و معنوی یا الفاظ چند معنایی، تضاد و ترادف در نهجالبلاغه از دیرباز مورد اختلاف لغتشناسان بودهاست و گروهی با استعمال آنها در نهجالبلاغه مخالف و گروهی موافق بودهاند. اهمیت این سه پدیده زبانی، زمانی مشخص میشود که به واژگان چند وجهی در نهجالبلاغه میپردازد و آنها را مشخص مینماید که این امر باعث انسجام معنی خطبههای نهجالبلاغه میشود. در پژوهش حاضر که به روش وصفی-تحلیلی، مبتنی بر تحقیقات کتابخانهای و جمعآوری اطلاعات، برای پاسخگویی به سوالات تحقیق انجام شدهاست، در تلاش است که که به بررسی دقیق اشتراک لفظی و تضاد و ترادف در صد خطبه اول نهجالبلاغه و نقد و بررسی نظریات و ادله موافقان و مخالفان بپردازد . از دستاوردهای این پژوهش این است که اشتراک لفظی و معنوی عاملی اساسی در بررسی واژگان نهجالبلاغه است که این امر مفسران و مترجمان نهجالبلاغه را در درک هر چه بهتر خطبههای نهجالبلاغه یاری میدهد. همچنین اشتراک در اسم، فعل و حرف وجود دارد اما اسم و فعل دارای اشتراک لفظی و معنوی میباشند ولی حرف فقط دارای اشتراک لفظی است. با بررسی این پژوهش میتوان به این نتیجه رسید که یک واژه همیشه به یک معنا به کار نمیرود و میتواند معانی مختلفی داشتهباشد.