داستان قسمتی از وقایعِ واقعی یا خیالی زندگی فردی و اجتماعی انسان است که در قالب خیال نویسنده پرورش مییابد و به خواننده انتقال پیدا میکند تا هم در جریان افکار نویسنده و هم دغدغههای فردی و اجتماعی او قرار گیرد. وجود عناصر داستان از جمله شخصیتپردازی و گفتگو و زاویۀ دید و سبک داستانی باعث شکلگیری ساختار داستان میشود، امیل حبیبی نویسندۀ رمان «المتشائل» که داستانش در حوزه ادبیات پایداری سرزمین فلسطین جای گرفته، سعی نموده تا گوشههایی از واقعیتهای فلسطین اشغالی را در داستانش با بکار بردن شخصیتهای متفاوت ضد و نقیضی که پروراندۀ ذهن سعید، شخصیت بدبین داستان است به تصویر بکشد، شخصیتپردازی در این داستان با عنصر مکان و زمان عجین شده تا خواننده راحتتر پی به واقعیت داستانی ببرد. گفتوگو در این داستان نیز علاوه بر اینکه باعث ارتباط متن داستان با خواننده میشود، به نوعی باعث تعامل میان مخاطب و نویسنده هم میشود و هر صحنۀ گفتوگو در داستان موقعیت را برای شخصیتهای داستانی تغییر میدهد تا آنها به اهدافی که میخواهند برسند. نویسنده برای باورپذیری بیشتر داستان از زاویه دیدهای مناسب در داستان بهره برده است و برای ارتباط بیشتر با خواننده، نویسنده زاویۀ دید خویش را از سوم شخص به اول شخص تغییر میدهد تا ارتباط نزدیکتری با مخاطب بگیرد. سبک امیل حبیبی از عوامل بسیار تأثیرگذار در داستان او و بهترین وسیله برای القای عقیده یا فکرش در قالب شخصیت-های داستانی است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شخصیتپردازی در رمان « المتشائل» میپردازد تا نشان دهد که شخصیتهای این داستان تا چه حد در به تصویر کشیدن واقعیت جامعۀ فلسطین موفق بوده اند و همچنین بررسی زایۀ دید و گفتوگو و سبک در این داستان با این هدف صورت میگیرد که مشخص شود نویسنده تا چه حد و به چه صورت با این عناصر به افشای واقعیّت داستان میپردازد و چه اطلاعاتی از وضعیت واقعی شخصیّتها را به خواننده منتقل میکند.