شکست نهضت ملی ایران در پی کودتای 28مرداد32، جامعۀ فرهیختۀ ایرانی را در مردابی از یأس و نومیدی فرو برد. در این میان برخی تلاش کردند با گسترش روحیۀ امیدآفرینی، شعلۀ امید را در دل نخبگان زنده نگه دارند. یکی از شاعران پیشگام در این زمینه، سیاوش کسرایی است. این پژوهش با تکیه بر شیوۀ وصفی تحلیلی، به بررسی روحیّۀ امیدآفرینی در اشعار کسرایی در بازۀ زمانی پس از کودتای 28مرداد32 تا پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی می پردازد. براساس نتایج این پژوهش، کسرایی با انتشار منظومۀ "آرش کمانگیر" در آن دوران، شکست نهضت ملی را، پایان راه مبارزه ندانسته و همگان را به روشن نگه داشتن شعلۀ امید در دل ها و ادامۀ راه مبارزه دعوت می کند. وی با شکایت از اوضاع ناگوار پس از کودتا، از همۀ مبارزان می خواهد که فریاد اعتراض خود را در آسمان وطن طنین انداز کرده و با غلبه بر سرمای ستم و سرکوب، دست به انقلاب زده و به صف مبارزان درآیند. با آن که نوید پیروزی و امید، به روشنی در مجموعه های "خون سیاوش" و "با دماوند خاموش" کسرایی هویداست، ولی امیدبخش ترین شعرهای او را می توان در مجموعۀ "از قرق تا خروسخوان" دید که روزشمار حوادث انقلاب اسلامی و آذین بستن رخدادهای انقلاب با شکوفه های امیّد است.