بازخوانی و بازتعریف اهداف و کارکردهای دروس معارف اسلامی و بازنگری در روشهای ارایه این دروس برای کارآمدتر کردن آن ها برای پاسخ گویی به نیازهای نسلهای نو و انتقال ارزشهای انقلاب اسلامی به آنان ضروری است. پژوهش حاضر با هدف تقویت فرایند علمی سیاستگذاری و تصویرپردازی دروس معارف اسلامی در چشم انداز آینده انجام پذیرفته است. بدین سان، مطالعه حاضر بر آن است تا با بررسی نگرش و انگیزه دانشجویان نسبت به دروس معارف اسلامی، مشخص نماید که به چه میزان در تعالی بخشی به باورهای اعتقادی و بینش سیاسی دانشجویان توفیق داشته اند و برای ارتقاء محتوا و عملکرد چه تغییراتی باید صورت بگیرد؟ روش پژوهش، توصیفی – پیمایشی و رویکرد آن نیز کاربردی است. از میان دانشجویان کارشناسی ورودی 95 و ماقبل آن که 1900 نفر بودند بر اساس حجم نمونه کوکران 319 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های آماری بودند و داده های حاصل نیز با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی در محیط نرم افزار اس پی اس اس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که وضعیت محتوای درسی بر خلاف عملکرد استادان مناسب نیست. از این رو توجه به راهکارهایی مانند شناور بودن متون دروس معارف، متناسب بودن دروس معارف با رشته تحصیلی، کیفیت بخشی برنامه درسی، بازنگری و به روز کردن محتوا و استفاده از اساتید با تجربه و جذب هیات علمی جهت کاربردی کردن محتوای دروس معارف اسلامی ضروری به نظر می رسد.