یکی از آثار مهم نگاشته شده دوره معاصر در زمینه مسئله زن کتاب زن در آینه جلال و جمال است. آیت ا.. جوادی آملی در این اثر، ابتدا به شناسایی و معرفی زن در قرآن مجید پرداخته، سپس تحت عنوان زن در عرفان، به بررسی شخصیت زن از دیدگاه عرفان ناب اسلامی و عرفایی که در دامان اسلام پرورش یافته اند می پردازد. در بخش سوم، هویت زن از دیدگاه برهان، توسط عقلِ پیوسته با وحی و نه گسسته از آن، تشریح می گردد. در بخش پایانی نیز پاسخ آخرین شبهات و ابهامات این حوزه ارائه شده است. در این نوشتار به برخی از مهم ترین مطالب مطرح شده در این کتاب پرداخته می شود. از منظر قرآنی زن و مرد هر دو از روح الهی برخوردار هستند. هردوی آنها مخاطب قرآن هستند و در نتیجه جنسیت در معارف الهی تاثیرگذار نیست. مقام خلافه اللهی نیز مخصوصا مردان نیست، هرچند به لحاظ تاریخی غالبا مردان در این جایگاه قرار گرفته اند. در واقع، خلافت الهی مشروط به جنسیت نیست و آنان که خلیفه شدهاند، انسانیت آنها دلیل خلیفه شدن آنها بوده است. نکته دیگر درباره صاحب شریعت نبودن زنان است. از آنجا که این امر یک مسئولیت اجرایی سنگین محسوب می شده، این مسئله با ظرافت و روحیات زنان سنخیت نداشته، و چه بسا به همین دلیل شریعت به آنها اعطا نشده است. با این حال، این موضوع هیچ دلالتی بر قرب بیشتر مردان به خداوند نیست. در عرفان نیز تفاوتی میان زن و مرد نیست و هر دو می توانند به بالاترین درجات عرفانی دست یابند. در مباحث عقلی و برهانی نیز هیچ دلیل وجود ندارد که عقل مردان بیشتر از زنان است. در مجموع می توان چنین جمع بندی کرد که تفاوت های زن و مرد ملاک برتری آنها بر یکدیگر نیست بلکه این تمایزات صرفا موجب گشته تا مردان بیشتر از مسیر عقلی به خداوند تقرب جویند و زنان بیشتر از راه قلب؛ ولی نکته آن است که هر دو مسیر توسط خداوند قرار داده شود و به وی منتهی می گردد.