شیخ مرتضی انصاری از فقهای بهنام سالهای نیمه نخست حکمرانی سلسله قاجاریه به شمار میرود. او پس از درگذشت محمدحسن صاحبجواهر مرجعیت عامه شیعیان را بر عهده گرفت. مرتضی انصاری را بهدلیل متون و درسگفتارهای تاثیرگذارش در زمینه علوم اصول و فقه «خاتم الفقهاء و المجتهدین» لقب دادهاند. او در کنار تلمذ از استادان وقت حوزه علمیه نجف و کربلا از جمله سیدمحمد مجاهد و شریفالعلمای مازندرانی، در سفری شش ساله در اقصی نقاط ایران با اکثر فقهای بهنام اصولی دیدار کرد و در محضر درس برخی از آنان از جمله ملااحمدنراقی نشست. او پس از بازگشت به عتبات به یکی از استادان مبرز حوزه علمیه بدل شد. در این پژوهش تلاش شده است که به این پرسشها پاسخ داده شود که با وجود اینکه بیش از چهاردهه پس از مرگ شیخ، انقلاب مشروطیت در ایران به وقوع میپیوندد، نظریات و آرای شیخانصاری چه تاثیراتی بر انقلاب مشروطه ایران داشته است؟ و همچنین بنیانهای فکری و نظری این روحانی بر چه پایههایی استوار بوده است؟ با توجه به اینکه روحانیت یکی از مهمترین پارامترهای فعال در خیزش ایرانیان در انقلاب مشروطیت بوده است و اکثر روحانیون بلندپایه و موثر در این خیزش مردمی از شاگردان شیخمرتضی انصاری یا مکتب او محسوب میشدند، پاسخ به این پرسشها ما را به سمت شناخت بهتر مناسبات آن دوره و همچنین روشنگری نسبت به بخشهای مهمی از ابهامات تئوریک در این دوره رهنمون میکند. این پژوهش تاریخی به صورت توصیفی-تحلیلی انجام شده است.