پژوهش حاضر، به نقش جنگ روانی در قدرت گیری و تثبیت سیاسی امویان پرداخته است. ابعاد روانی و جسمی وجود انسان ضرورت کاربرد دو قدرت شمشیر و فکر ـ اقدام مستقیم نظامی و جنگ روانی ـ را در جنگ ها برای کسب پیروزی بر خصم مطرح ساخته است و نبرد روانی به مثابه اقدامی در جهت تأثیر بر ذهن و عواطف آدمی برای ایجاد تغییر در رفتار او پای به پای رزم نظامی بلکه مقدم بر آن با حوزه نظامی گسترده و حوزه مکانی فراگیر و همه جانبه صورت می گیرد. بی شک به اذعان تمامی مورخین اسلامی پس از دوران پیامبر، دوران خلفا و پس از آن ها بنی امیه مؤثرترین وقایع تاریخ اسلام در این دوران رخ داده است، دورانی که بیشترین جنگ ها و درگیری ها را در خود داشته است. این جنگ ها فقط به اسب و سوار و شمشیر و نیزه محدود نیست بلکه وجوه بارز جنگ روانی؛ شبهه انگیزی، ترور شخصیت، تشجیع، شایع پراکنی، تبلیغات، رعب و وحشت و تطمیع نیز نمایان است. شیوه هایی که امویان برای متقاعد کردن مردم، خصوصاً خواص و نخبگان در راستای کسب و تثبیت قدرت به آن تمسک می جستند. روش تحقیق این پژوهش کتابخانه ای و از نوع تحقیقات توصیفی، تحلیلی است. این پژوهش در پرتو بررسی هایی که انجام شده به این نتایج دست یافته است 1- جنگ روانی مهم ترین نقش را در قدرت گیری و تثبیت سیاسی امویان داشته است و می توان گفت که این نقش حتی از نقش نظامی برجسته تر است 2- وجود طراحان جنگ روانی چون عمرو عاص، زیاد بن ابیه، حجاج بن یوسف و معاویه باعث شد که روند انتقال قدرت و تثبیت آن سریع تر شود 3- در بین شیوه های به کار گرفته شده توسط امویان؛ شایعه سازی، تطمیع، فریب و خدعه و تهمت بسیار برجسته تر از سایر شیوه های به کار گرفته شده توسط آن ها هم در قدرت گیری و هم در تثبیت داشته است 4- جنگ های روانی امویان در طی چندین سال باعث شد بسیاری از گروه ها، شخصیت ها و قبایل، موضع خود را نسبت به امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) تغییر داده و یا به خلفای امویان متمایل شدند و یا حالت بی طرفی اختیار کردند که درنهایت آن ها را بدون پشتوانه مردمی و رزمی در میدان نبرد تنها گذاشتند و منجر به شهادت آنان شد.