زشتی فزاینده ای که اینک در همه جا، چه در کشورهایی که جهان سومی نام گرفته اند و چه در کشورهای فرا صنعتی، می بینیم حاکی از ویرانی درونی انسان امروزی است. همچون انسان الگو پذیر و تکراری- که خود دلیل بی محتوایی اوست – فضا نیز کاملا" یکدست و همگون شده است. در این نوشتارپس ازبیان ضرورت کشف فضاهای گمشده دراستحکام بخشی بافتهای تاریخی به دلائل شکلگیری فضاهای گمشده در بافتهای شهری ایران می پردازیم. در ادامه انواع فضاهای گمشده و نیز تئوریهای راجر ترانسیک در زمینه ی کشف و طراحی فضاهای گمشده بیان خواهد شد. نبض گذشته ی ما، در بوها، مزه ها و سلیقه های فراموش شده می زند. درست مانند فضاهای شگفتیها و بهشت گمشده که در " آسمانهای بلند جان" جای دارد. به قول هانری استی یرلین در بررسی درخشانش راجع به اصفهان،" در اینجا همواره از یک فضای بسته یکسره به فضای بسته ی دیگر گذر می کنیم." اما با همه ی این احوال چگونه می توانیم این فضاهای گمشده را در معماری جدید بافتهای تاریخی شهرهایمان باز یابیم؟ پاسخ این پرسش به خود ما بستگی خواهد داشت، زیرا ساختمان هر فضای قابل سکونت، در غایت امر، گذار به سوی دنیا های ناپیدا و جستجو به منظور یافتن فضاهای گمشده است.