حدیث یکی از مهم ترین منابع علوم دینی است که چالش هایی چون نگاه حداقلی در اعتماد به آن وجود دارد. حضور راویان ضعیف، چون محمد بن علی الصیرفی (ابوسمینه)، یکی از دلایل این نوع نگاه است. مقاله حاضر با روشی توصیفی-تحلیلی دلایل وجود روایات ابوسمینه در آثار محمد بن علی بابویه (شیخ صدوق) را بررسی کرده است. ابن بابویه با دلایل و قراینی، از روایات ابوسمینه در آثارش بهره برده است. اهم آن دلایل عبارتند از: نسبی بودن مفهوم ضعف نزد صدوق، نقد محتوایی روایت، توجه به موضوع روایت، عدم باور به همه منقولات، تقدم کتاب شناسی بر سندشناسی، و تفکیک در نقش راوی. بررسی مورد اخیر نیازمند بازسازی متون کهن حدیثی با استفاده از فهرست ها و نگاه مجموعه ای به اسناد و محتوای روایات است. در این پژوهش منبع مورد استفاده صدوق در اخذ روایات ابوسمینه، بررسی گردید، این نتیجه حاصل شد که اکثر روایات ابوسمینه برگرفته از تألیفات وی نبوده است، به عبارتی او در برخی از روایات موجود، نقش ناقل کتاب حدیثی را داشته و تعدادی از روایات او بعد از تنقیح بزرگان حدیثی به کتاب های بعدی وارد شدند و صدوق از این منابع، روایات را اخذ کرده است و اندکی از آن ها نیز شفاهی به صدوق منتقل شدند.