هند، سرزمین مردمانی است که با لبخند از کنار کسانی که به هی چیک از عقاید آنان باور ندارند عبور م یکنند. هنر هند، دارای سبک ها و مکاتب موازی بسیاری بوده و تأثیرات خارجی فراوانی را نیز پذیرفته است. این تأثیرات، گاهی نهادین هتر از نمودهای داخلی دیده می شوند. به نظر می رسد هنر هندوستان آ نچنان که تشنۀ پذیرش عناصر بیگانه است، اشتیاقی به یکپارچه سازی سبک های داخلی ندارد. حال سؤال اصلی آن است که هریک از مکاتب هنری هند از کدام مذاهب تأثیر پذیرفت ه و به چه میزان به ریشه های آیینی و سنتی خود وفادار مانده است. هدف پژوهش حاضر آن است که با مقایسۀ دو نگاره از مکاتب راجستانی و گورکانی، میزان تأثیر آن ها بر یکدیگر و نفوذ شاخصه های اعتقادی دو آیین هندو و اسام را در آثار تطبیق دهد. یافته ها نشان م یدهد دو اثر یادشده، از دیدگاه زیبایی شناختی به اصول سنتی خود وفادار بود هاند؛ اما نگارۀ شری راگا، از دیدگاه نمادشناختی، تأثیرات اسامی را نمایان می سازد و تصویر جهانگیرشاه، دارای نشانه هایی از میتراییسم و هندوییسم است که نشانه نفوذ مذهب سبک در شکل گیری آثار است.