امروزه گرایش به کمال مسئله ای فراگیر است که ذهن وز ندگی غالب انسان ها را تحت تاثیر قرار می دهد. انسانها در مقاطع مختلف زندگی خود دچار تردید نسبت به کمال خود و حتی حس خود و روحیه خود نسبت به حرکت به سمت کمال تشخیص داده شده می شوند. امروز در بین این اختلاط فرهنگی میان مکاتب در سطح بینالملل شاهد فرضیههای متفاوتی در جهت گرایش به خوشبختی و سعادت و چگونه پیمودن زندگی در مسیر کمال و سعادت هستیم. مکاتب شرقی و غربی، نسخههایی را ارائه میدهند که بشر امروز در مسیر پیمودن حرکت خود به سمت کمال چگونه روحیه ی خود را جهت دهد. حکمت متعالیه از مکاتب اصلی در حوزه فلسفی جهان اسلام است که البته در سال های اخیر بیش از پیش، مورد توجه قرار گرفته است. حضور موثر این مکتب در زندگی امروزی، نیازمند نیاز سنجی های جدید و انجام مطالعات تطبیقی بر اساس مسائل زندگی انسان در دوران معاصر است. مسئله پژوهش حاضر این است که با تمرکز بر حکمت متعالیه (که توسط علمای متاخر فیلسوف اسلامی مورد توجه ویژه قرار گرفته است)، ماهیت کمال گرایی اخلاقی چگونه تبیین می گردد؟ روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. طبق مبانی حکمت متعالیه، انسان وجودی ذاتا در سیلان و حرکت بوده و کمال و حرکت اشتدادی وجودی در او، تابع خلقیات است. بر همین اساس، می توان بیان داشت که کمال گرایی اخلاقی در حکمت متعالیه، اصل خواستن و تلاش انسان برای رسیدن به کمال و لذت با استفاده از شاخصهای اخلاقی باطنی و ظاهری و همچنین تعدیل و کنترل ابعاد معنوی و روانی انسان در این مسیر می باشد.