تقسیم رایج ارسطویی حکمت به نظری و عملی در میان حکمای مسلمان تا عصر حاضر ادامه داشته است. با نظر به آثار این حکما در می یابیم که با وجود غنای حکمت نظری در باب حکمت عملی چندان کار نشده، گویی مسئولیت آن را به اصحاب شریعت حواله داده اند. علامه طباطبایی با تقسیم ادراکات به حقیقی و اعتباری و طرح نظریه ادراکات اعتباری به بحث مغفول الهیات اجتماعی رونق تازه ای داده است. شوپنهاور نیز با طرح ایده ی جهان همچون اراده و تصور بخصوص در مشهورترین اثرش به همین عنوان اهمیت ویژه ای برای فلسفه ی عملی قائل شده است. در این وجیزه به اختصار آرای این دو فیلسوف بزرگ در باب نسبت نظر و عمل مورد بررسی قرار گرفته است.