فهم انسان، تحت تاثیر متغیرهای مختلف ادراکی است. مسئله فهم زندگی و معنای آن (به عنوان چالشی ترین دغدغه انسان معاصر) نیز مستثنی از این مورد نیست. هدف اصلی پژوهش حاضر این است که متغیرهای ادراکی موثر بر فهم از زندگی، کشف و به تناسب، رابطه عدالت با آن موارد (با محوریت آرای علامه طباطبایی) بررسی گردد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. بر اساس یافته های پژوهش، تاثیر متغیرهای ادراکی انسان بر فهم از زندگی و به تبع در مسئله عدالت، در دو بخش کلی شمال قوای ادراکی و مدرَکات قابل بررسی است؛ قوای ادراکی (حسی، خیالی و عقلی)، هر کدام تاثیرات خود را دارد که در این میان، توصیه علامه طباطبایی، توجه به ادراک عقلی و محوریت دادن به آن است. عقل ذاتی و عقل اکتسابی در مقایسه با یکدیگر لوازمی را در پی دارند. اقتضای زندگی عقل محور، توجه بیشتر به عدالت فردی (در تصمیمات) و عدالت اجتماعی است. از سوی دیگر، مدرَکات مختلفی برای انسان های گوناگون وجود دارد که هر کدام به مثابه یک متغیر ادراکی می تواند بر فهم از زندگی و عدالت اثر گذار باشد؛ مدرَکاتی مانند، اعتقاد یا عدم اعتقاد به خدا، معادباوری و یا معادناباوری، پوچ گرایی، خدامحوری یا انسان محوری.