یکی از مهمترین آموزه ها و تفکرات دینی که تأثیر بسزایی در هدایت انسان ها به سوی کمال دارد، شعور، علم و ادراک داشتن یا همان هوشمندی همۀ موجودات نظام طبیعت است. هدف از تحقیق حاضر شناخت و مقایسه هوشمندی نظام طبیعت از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی می باشد. در حقیقت مسأله شعور، علم و ادراک یا همان هوشمندی نظام طبیعت از جمله مسائلی است که ذهن انسان را درگیر خود کرده و محرک انسان به سوی کمال حقیقی است. در قرآن آیات فراوانی وجود دارد که با کمی تأمل در محتوای آن ها این مسأله به دست می آید که سراسر نظام طبیعت هوشمند بوده و مصایق این هوشمندی عبارت از تسبیح و حمد، شهادت و گواهی، خشوع و تقدیس، قنوت، سجده و حشر موجوادت نظام طبیعت می باشد. تحقیق حاضر با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی در مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی با آیت الله جوادی آملی به این نتیجه دست یافته است که هر دو مفسر بزرگ با ادله نقلی و عقلی در اصل هوشمندی نظام طبیعت تصریح دارند و معتقدند همه موجودات تسبیح گوی حقیقی و قالی خدای سبحان هستند و هر موجودی به همان مقدار که از وجود بهره برده است، حظّی از شعور، علم و ادراک نیز دارد.