یکی از دغدغه های جامعه بشری، مواجهه با بحران های زندگی است که موجب آسیب های روحی-روانی و بی معنایی زندگی انسان می گردد و باید به دنبال راهی برای رفع این آسیب ها بود تا انسان ها یک زندگی معنادار را تجربه کنند. همچنین حدود یک سال است که حیات انسانی با ویروس منحوس کرونا درگیر شده که عواقب و بحران های مختلفی ( مانند کم رنگ شدن روابط اجتماعی، تهدید سلامتی انسان، چالش هایی در معنای زندگی و...) را در پی داشته است.پژوهش حاضر در پی این مسئله است که مبتنی بر منظومه فکری مولوی و علامه جعفری ( با رویکرد تلفیقی)، چگونه محبت و معرفت می توانند نقش واسطه را داشته باشند و در حل بحران های زندگی، یاری گر نسل بشر باشند؟ این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی نگارش گردیده است. بر اساس یافته های پژوهش در می یابیم که منشا محبت، خداوند است. کسی که محبت خدا را در دل داشته، مشتاق وصال به او می گردد و تمام سعی و کوشش او بر این است تا با انجام کارهای صالح و خداپسندانه، رضایت محبوبش را جلب کند و در مسیر خدمت به او گام بر دارد و با این محبت، به زندگی خود معنا می بخشد. همچنین با کسب معارف الهی، روح خداوندی با روح مؤمن متصل می شود و شخص با ایمان و اعتقاد به خدا و انجام کارهای خیر و خداپسندانه، خود را به خداوند نزدیک تر می گرداند، تا از مقربان درگه حق گردد، حیات خود را به حیات معقول نزدیک تر گرداند و هدف و مقصود حقیقی را درک کند و زندگی معناداری داشته و بدین سان، تلاطم بحران های زندگی را سپری کند.