مکتب فقهی که امام خمینی، راهبری آن را بر عهده دارد در عین حال که از متد و آموزههای فقه سنتی بهره می برد و به تعبیر خود ایشان از مؤلفههای فقه جواهری تبعیت می کند، پویایی را به خود ضمیمه کرده و با زمانشناسی دقیق و فهم صحیح پرسشهای زمانه به تطور و تکامل رسیده است .این معنا در روش استنباطی امام خمینی قبل از پیروزی انقالب نیز به چشم می خورد، توجه به عناصر زمان و مکان، مصلحت، فقه حکومتی و عنایت به واقعیتهای اجتماعی در فرایند استنباط، در این راستا قابل ارزیابی هستند. از سوی دیگر شهید حاج قاسم سلیمانی بعنوان یک شخصیت انقالبی و ملی است که باید به عنوان یک چهرهِ متدین به اندیشه و عمل امام خمینی مورد تحلیل قرار گیرد. با تتبع و تفحص در آثار مربوط به موضوع «بررسی کاربردهای مصلحت با لحاظ به میزان و مالک آن در سیاست متعالیه بر مسائل مستحدثه با تاکید بر دیدگاه امام خمینی ره» و سیره عملی شهید سلیمانی تاکنون پژوهشی در این راستا با این ابعاد انجام نگرفته، بدین منظور در این پژوهش دو فعالیت عمده انجام گرفت: الف : ابتدا اصل مصلحت در اندیشه سیاسی امام خمینی و سیره عملی شهید سلیمانی تبیین و توصیف گرفت. ب : سپس به کاربردهای مصلحت در مسائل مستحدثه بر اساس دیدگاه امام خمینی سیره عملی شهید سلیمانی پرداخته شد.