هدف: طی دو دهه گذشته، مراسم اربعین از یک پیادهروی نسبتا ساده که صرفا توسط شهروندان شیعه عراقی انجام میشد تبدیل به یک مراسم گسترده با حضور بیش از ۲۵ میلیون شیعه از سراسر جهان، از جمله حدود سه میلیون نفر ایرانی شده است. طبیعتا این حجم گسترده حضور انسانی در یک نقطه و برای برگزاری یک مراسم که در کمتر جایی در جهان میتوان نمونه مشابهش را یافت، در کنار همه دستاوردها و کارکردهایی که دارد، پیامدهای ناخواسته منفیای هم دارد که میتواند «آسیبهایی» به خود آن مراسم، شرکتکنندگان (زائران) و منسوبان به آن (کل شیعیان و حکومتهای ایران و عراق) وارد کند. بهویژه وقتی در نظر بگیریم حضور ایرانیان در مراسم پیادهروی اربعین طی کمتر از یک دهه از چند هزار نفر به چند میلیون نفر رسید؛ رشدی که بسیاری از افراد و نهادها انتظارش را نداشته و بنابراین آمادگی لازم برای رویارویی با پیامدهایش را نیز نداشتند. در این پژوهش بر آنیم تا ابتدا یک آسیبشناسی کلی از این مراسم ترسیم کرده و سپس به تحلیل مهمترین این آسیبها از نگاه انسانشناسی گردشگری بپردازیم. روش شناسی: در انجام این پژوهش هم از روشهای میدانی و هم از مطالعات اسنادی و کتابخانهای استفاده شده است. در این زمینه تجربه حضور نگارنده در مراسم اربعین و همچنین مصاحبه عمیق با شصت نفر (۲۰ نفر کارشناس، ۲۰ موافق برگزاری اربعین و ۲۰ منتقد برگزاری اربعین به شیوه کنونی) در این راستا جای میگیرد. شیوه نمونهگیری ترکیبی از تصادفی و گلوله برفی بود. ابتدا با چند نفر از دم دستترین افراد هر گروه مصاحبه شد و سپس از آنان درخواست گردید چنانچه افرادی آگاه به موضوع و مناسب این پژوهش میشناسند معرفی کنند. چند تن از خبرگان و کارشناسان مصاحبهشونده، عراقیهایی بودند که بهواسطه سالها حضور در ایران، با زبان فارسی و فرهنگ ایرانی آشنایی داشتند. همه مصاحبهها به زبان فارسی انجام و ضبط شد. سپس تبدیل به متن گردید و آسیبها با تکنیک تحلیل محتوا از دل آنها بیرون کشیده شد. این آسیبها در دستهبندیهایی تقسیم و چندین بار با یکدیگر ترکیب یا از یکدیگر جدا شد تا نهایتا به دستهبندی نهایی رسیدیم. یافته ها: بر این پژوهش، عمدهترین آسیبهای وارد بر مراسم پیادهروی اربعین را میتوان در هفت دسته گنجاند: آسیبهای دولتی- مدیریتی، فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی، محیط زیستی، سیاسی و بینالمللی و نهایتا گردشگری. در این میان دو آسیب بیش از بقیه به چشم میآید: نخست دولتی شدن اربعین که در پی برپایی موکبهای مجلل توسط بسیاری از نهادهای دولتی، عملا به کمرنگتر شدن نهادها و موکبهای مردمی در اربعین انجامیده است. دوم، تفاوتهای فرهنگی میان زائران ایرانی با میزبانان عراقی که گاه باعث ایجاد دلخوری یا حتی تنش میان طرفین شده و کارکرد اربعین را بهعنوان آیینی وحدتبخش به مخاطره میاندازد. در پایان نیز راهکارهایی برای برطرف شدن یا کاهش این آسیبها ارائه گردید. مهمترین راهکارها مداخله و فعالیت دولت در فراهم نمودن زیرساختهای این مراسم (همچون سرویسهای بهداشتی برای طول مسیر و یا ساماندهی وسایل نقلیه جابجایی زائران) و سپردن فعالیتهای اجرایی، بهویژه در زمینه برپایی موکبها به بخش مردمی و مدنی و پرهیز بخشهای دولتی از برپایی موکبهای بزرگ و باشکوه است. همچنین به نهادهای مدنی مرتبط با مراسم اربعین نیز پیشنهاد شده در حوزه آشنا سازی زائران با فرهنگ میزبانان عراقی و آداب زیارت و پرهیز از رفتارهای مغایر با فرهنگ زیارت بیشتر متمرکز و فعال گردند.