هر چند برخی اندیشمندان و طرفداران مکاتب اقتصادی؛ مانند پیروان مکتب سوداگری و نیز فیزیوکراتها هر گونه ارتباط اخلاق و ارزشهای معنوی را با رفتارهای اقتصادی از جمله تولید را انکار کردند اما بسیاری از اقتصاددانان دوره های اخیر کم و بیش به لزوم توجه به اخلاق پی برده اند. بی تردید ماهیت تعالیم و فرامین معتبر اخلاقی در هر مکتب اقتصادی متمایز از مکاتب دیگر و منطبق با اصول و اهداف مقبول آن تدوین و تنظیم می گردد. پژوهش پیش رو که با روش توصیفی – تحلیلی سامان یافته می کوشد تا با مراجعه به قرآن کریم، احادیث معتبر اسلامی، عناصر بنیادین اخلاق اقتصادی اسلامی معطوف به تولید را به بحث نشیند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تعالیم والای اسلام با استفاده از ابزارهای مختلف اخلاقی و قانونی؛ نظام روشن اخلاقی در اقتصاد را بنا نهاده و ضمن ارزش نهادن به کار و تولید با تاکید بر ارزش های معنوی به افزایش رشد اقتصادی همت گمارده است. مهم ترین عناصر اخلاق اقتصادی ناظر به تولید عبارتند از؛ وجدان کار، تخصص و تعهد ، توجه به کیفیت، نفی استعمار. بی تردید شناخت درست و پایبندی به عناصر اخلاق اقتصادی اسلام سبب رشد تولید در جوامع اسلامی از جمله تولید ملی خواهد شد.