نظریۀ ترتیب نزول نولدکه از مهمترین نظریات مطرح در میان مستشرقان و شخص نولدکه است که به جهت مفصل بودن و اثرگذاری بر دیگر مطالعات قرآنی مستشرقان به جایگاه ویژه ای در حوزۀ مطالعات قرآنی فراز یافته است. با این وجود، در میان تلاش های علمی پیرامون نظرات و نظریه های نولدکه، اثری پیدا نشدکه روش نولدکه را آسیب شناسی کند. نظر به اهمیت نظریۀ مذکور و جای خالی آسیب شناسی آن، این نوشتار بر آن است که یکی از ویژگی های روشی این نظریه را که استفادۀ افراطی از ابزار طول آیه در کشف ترتیب نزول سور است؛ شناسایی کند و با ردیابی آن از طریق قرینه شناسی و جمع نشانه ها، علل و عوامل این نوع استفاده از طول آیه را پیدا نماید. در این مقالۀ توصیفی – تحلیلی، مبنای کمی گرایی نولدکه و متأثر بودن او از گفتمان علمی آلمان در سدۀ نوزده و بیست، علل اصلی استفادۀ افراطی از طول آیه معرفی می شود. چنانکه مبنای فکری کمی گرایی، مطالعات را به سمت عناصر کمی و عددی چون طول آیه می کشاند و گفتمان علمی حاکم بی گمان اثر خود را بر جریان علم خواهد گذاشت.