جهان شمولی در زمره آموزه های اساسی قرآن (ر.ک اعراف، 158؛ سبأ، 28.؛ انعام، 19؛ مدثر ، 31.) و مورد تاکید تمام مسلمانان است. مراد از جهان شمولی اسلام آن است که تعالیم والای اسلام و معارف انسان سازش ویژه فرد و منطقه خاص نبوده بلکه همواره در درازنای زمان تمام انسانها در همه سرزمینها مخاطبان آن میباشند. تاریخ صدر اسلام به روشنی نشان میدهد که چگونه این نظریه در دوران تابناک نبوی پیاده و اجراء شد. رسول اکرم (ص) قبایل و حکومتهای متعدد را به اسلام فراخواند و سروش عالمگیر آن را در پهنه گیتی گستراند. بیتردید جهان شمولی مخصوص عصر تابناک نبوی نبوده و به آن زمان محدود نمیگردد. بلکه مسلمانان و حکومتهای اسلامی نیز همواره موظفند تا به این ایده مترقی لباس عمل پوشانده و همگان را از زلال معارف اسلام بهرهمند نمایند. یکی از شبهههای مطرح در این عرصه ناسازگاری جهان شمولی اسلام با اصل عدم مداخله است. بر اساس این اصل مداخله در امور کشورهای دیگر امری نارواست. ناگفته پیداست که التزام به این اصل حقوقی به علت صبغه اخلاقی آن برای اسلام که داعیه دار اخلاق و معنویات است اهمیت مضاعف دارد. نوشتار پیش رو در پی پاسخ این پرسشهاست.