انسان موجودی اجتماعی است و کمال او در بستر جامعه شکل می گیرد. از این رو، رشد و تعالی انسان به پایداری جامعه و بقای جامعه به همگرایی و وحدت وابسته است. به همین سبب از دیرباز اندیشمندان کوشیده اند تا عناصر قابل اعتماد برای ایجاد وحدت و همگرایی را پیشنهاد نمایند. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و با تمرکز بر تعالیم نهج البلاغه فراهم آمده، برخی از ابعاد این موضوع را از منظر تعالیم نهج البلاغه به بحث نهاده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد، عوامل مختلف مانند؛ عدالت، جنسیت، نژاد، جغرافیا، فرهنگ، دین و مذهب می تواند به عنوان محور همگرایی مطرح گردد. اما پایداری و کارآمدی این عوامل در عرصه همگرایی به یک اندازه نیست. چه بسا تاکید بیش از حد بر این عوامل واگرایی و تفرقه را نتیجه دهد. بر اساس یافته های پزوهش، عدالت در مقایسه با دیگر عوامل پیش گفته ظرفیت بیشتری را برای ایجاد و پایداری همگرایی داراست. پیاده سازی عدالت و پایبندی به آن در سطوح مختلف از سوی ملت و نیز از سوی نهاد حاکمیت جهت حصول نتیجه مطلوب ضروری است. مهمترین نتیجه اجتماعی اجرای عدالت، اعتمادسازی و اعتماد مردم عنصری اساسی برای ایجاد و پایداری همگرایی و وحدت است. تاکید فراوان و مکرر امیر المومنین حضرت امام علی (ع) به کارگزارانش مبنی بر رعایت عدالت و نیز عدالت پیشگی فوق العاده آن حضرت در عرصه حکمرانی از این منظر قابل فهم است. نتیجه مقاله حاضر در حوزه مطالعات سیره شناسی و نهج البلاغه پژوهی کاربرد دارد، همچنان که در زمینه همگرایی و وحدت در جوامع اسلامی سودمند است.