مسلمانان در کشور چین به عنوان یک اقلیت با چالش های متعددی روبرو هستند. بخشی از این چالش ها درون مرزی است. مانند چالش با حکومت مرکزی چین، اختلاف فرقه های متصوفه چینی با یکدیگر، اثر پذیری ناخواسته از فلسفه کنفسیوسی حاکم در چین. پاره ای دیگر از این مشکلات برون مرزی می باشد که مهمترین آن دور افتادن از پیکره جهان اسلام و ارتباطات بسیار ضعیف با امت اسلامی است.که ضعف شدید آگاعیهای دینی مسلمانان چینی از مهمترین پیامدهای آن است. این مقاله که به روش توصیفی –تحلیلی سامان یافته بررسی راه حل برخی از مشکلات برون مرزی مسلمان چین را به بحث می نشیند. بر اساس یافته های مقاله حاضر، همگرایی فرهنگی میان مسلمانان چین و امت اسلامی می تواند در رفع و یا دست کم کاهش مشکلات ایشان سودمند باشد. نویسنده بر اساس حوزه مطالعه و علاقمندی خود، «تفسیر عصری» را به عنوان یک ابزار اثرگذار در قلمرو همگرایی فرهنگی پیشنهاد می نماید. چه این که تفسیر عصری ضمن توجه به نیازهای عینی و واقعی جامعه هدف می کوشد تا دستورالعمل قرآن برای برون رفت از مشکلات هر جامعه را استخراج و عرضه نماید. بی تردید با اتکا به غنای پایان ناپذیر معارف قرانی و استفاده از روش اصیل و معتبر تفسیری مانند روش تفسیر عصری خطوط کلی مناسب برای خروج از این مشکل پدیدار می گردد. با این همه نمی توان از خطر تفسیر به رای به عنوان مانعی مهم فراروی این روند غفلت نمود. گفتنی است، آثار برخی مفسران چینی مانند «تفسیر محمد مکین ماجیان» - که به روش تفسیر عصری نزدیک است- گواه بر امکان و نیز سودمندی این روش است. نتیجه این مطالعه در حوزه همگرایی فرهنگی و دیپلماسی فرهنگی کاربرد دارد همچنان که در زمینه تقریب مذاهب و وحدت اسلامی و نیز مطالعات تفسیری مفید است