واقعیت های تاریخی و حوادثی که در پرتو اسناد تاریخی ثبت شده اند، از جمله معیارهایی است که در نقد روایات مورد استناد قرار می گیرند. علامه طباطبایی در ذیل بحث های روایی المیزان، از این مهم غافل نبوده و روایات زیادی را با توجه به اطلاعات تاریخی، مورد نقد و بررسی قرار داده اند. در این نوشته که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی سامان یافته است، نشان داده می شود که ایشان در موارد زیادی با رجوع به کتب تاریخی همچنین توجه به قطعیات و وقایع مشهور تاریخی به نقد روایات پرداخته اند. در مواردی هم از محاسبات تاریخی برای این مهم استفاده کرده اند. رجوع به تاریخ اهل کتاب و به خصوص کتب آسمانی به عنوان بخشی از تاریخ ادیان الهی، در نقد احادیث توسط علامه مشاهده میگردد. سنجش روایات اسباب النزول که ناظر به تاریخ نزول آیات است نیز، بخشی از برر سی های تاریخی علامه در مورد روایات است. ایشان در این زمینه پرده از برخی فضیلت سازی ها و استفاده های سیاسی از روایات شأن نزول برداشته و با معیار تاریخ نزول آیات و سور قرآنی، روایات شان نزول را مورد نقد و بررسی قرار می دهد.