پایان عمر دنیا و تعیین طول عمر آن از مسائل بسیار بحث برانگیزی است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. نظریات مطرح شده درباره ی این موضوع حاکی از وجود اختلاف فراوان در این باره است. دراین میان، نظریه ی صدرالمتألهین شیرازی از حیث برجستگی علمیِ این صاحب نظر، ذهن مخاطب را به خویش مشغول می سازد. وی با استناد به برخی آیات قرآن، طول عمر دنیا را تعیین کرده است؛ لیکن به نظر می رسد تاکنون نظریه ی وی مورد واکاوی علمی قرار نگرفته است. پژوهش پیش رو به دنبال آن است تا با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه ملاصدرا درباره ی طول عمر دنیا را از میان آرای تفسیری وی استخراج و تبیین نماید. این نوشتار ضمن بیان مبانی تفسیری ملاصدرا در این باره، اشکالاتی بر رأی تفسیری وی مطرح می نماید تا بدین وسیله، میزان اتقان این نظر مکشوف گردد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از نااستواری این نظریه به سبب وجود سه اشکال عمده و اساسی است که ظاهراً با یافته های علمی و روایات اسلامی ناسازگاری است.