اعتبارسنجی روایات در اعصار مختلف با تفاوتهایی همراه بوده است. متأخران شیعه از زمان علامه حلی، اولین مرحله از بررسی روایات را سنجش سندی قرار دادهاند، همین امر موجب ضعف تعداد قابل توجهی از روایات شده است؛ ازاینرو محدثان متقدم، به تساهل در بررسیهای سندی روایات متهم گردیدهاند. پژوهش حاضر با روش توصیفیتحلیلی، میزان و نحوۀ بهکارگیری بررسیهای سندی را در نزد شیخ صدوق مورد مطالعه قرار داده است. در نزد صدوق، بعد از بررسیهای کتابشناسی، سنجش سندی بر سنجش متنی اولویت داشته است. وی در بررسیهای سندی، به اتصالات سند، مذهب، وثاقت و عدم انفراد راوی توجه کرده است. وی کذب و وضع را سبب بیاعتباری روایت دانسته، اما سایر ضعفهای سندی را تنها در صورت تعارض موجب طرد روایت برشمرده است. در صورت حکم بر صحت سند حتی در حالت تعارض نیز حکم بر طرد روایت نداده و آن را با تغییر دلالی پذیرفته است.